هخامنشیان، نخستین حکومت جهانی تاریخ با مردان و زنانی در سرزمین پهناور ایران بوده است که هر کدام به فراخور حالشان تاثیرگذار بودند.
آتوسا یا اتوسا که در زبان اوستایی هوتااوسا آمده است، ملکه و بانوی وانوان در دوره اولیه شاهنشاهی هخامنشی بوده است. او دخترکورش کبیر، همسر داریوش کبیر و مادر خشایارشای اول بود. آتوسا زنی کاردان و با قدرت بود که طی زندگی دراز خود منشاء اثرات سیاسی و فرهنگی بسیاری بود. مادر آتوسا ملکه کاساندان، دختر فره نسپس از بزرگان پارسی، همسر سوگلی کورش بود، به این جهت فرزندان وی بر دیگر فرزندان کورش از سایر همسرانش، برتری داشتند. آتوسا از همان اوان جوانی ذکاوت، استعداد و هوشمندی خاصی داشت.در دوره ای که رقابت بین کمبوجیه و گئومات مغ در غیاب کمبوجیه و به دلیل شباهت گئومات به بردیا، برادر کمبوجیه برای تخت نشاندن آغاز شد،گئومات مغ برای کسب مشروعیت آتوسا، همسر کمبوجیه را در غیاب وی به همسری گرفت و در حرمسرا وی را نگهداری می کرد تا با جلوگیری از آزادی وی، جلوی اقدامات او را که زنی قابل بود، بگیرد.پس از آن داریوش شاهزاده هخامنشی که با یاری چند تن از اشراف پارسی از توطئه گئوماتای غاصب آگاه شد، وی را به قتل رساند و به جای کمبوجیه که در راه بازگشت به ایران بود بر تخت پادشاهی نشست و آن گاه آتوسا را به همسری گرفت. به این ترتیب داریوش از جایی که از خاندان های نزدیک هخامنشی نبود با این کار زمینه را برای ولیعهدی وی با آوردن فرزندی از این زن، فراهم می آورد و کسب مشروعیت می کند. آتوسا که زنی سیاستمدار و خواستار قدرت بود به این ازدواج نیز رضایت داد. با مقام و موقعیت خاصی که آتوسا در دربار بدست آورد توانست در امور مملکتی دخالت کند. از زمان وی بود که از بین همسران پادشاهان پارسی، بانویی به عنوان ملکه برگزیده شد، تاج بر سرگذاشت و صاحب بارگاهی جداگانه شد.
پیترژولیوس، شرق شناس معروف در کتاب «داریوش یکم پادشاه پارس ها» می گوید: «دموکدس Demokedes پزشک یونانی که پزشک مخصوص داریوش و آتوسا بود و توانست در دربار پارس جایگاه بلندی برای خود ساخته و تمدن یونانی را در آن جا به انتشار در آورد، تنها از راه جلب توجه ملکه آتوسا که در تمامی امور سیاسی و فرهنگی کشور دخالت داشت به آن مقام رسید» و باز در جای دیگر می گوید: «داریوش شاه همواره از سوی خانواده که آتوسا در راس آن جای داشت، کمک های موثری دریافت می داشت، چه در آغاز سلطنت و جنگ های نخستین و چه در سال هایی که به سازندگی کشور مشغول بود. ملکه آتوسا در تمامی کارها و همه مسوولیت ها و در سراسر مشکلات با شاه همراه بود. این بانوی فرهیخته و آگاه حتی شیوه خط جدید را نیز آموخته بود و در تربیت کودکان درباری، اشتیاق زیاد نشان می داد و از همین روی پسرش خشایارشا را آن چنان تربیت کرد که توانست پس از پدرش، شاه ایران شود و یکی از علل بر تخت نشستن خشایارشا، نفوذ ملکه آتوسا بر سران کشور بود، زیرا داریوش از همسر اولش پسران دیگری نیز داشت که فرزند ارشدش ارتبازن که مادرش دختر گوبریاس بود به هنگام تعیین ولیعهد، داریوش، فرزند آتوسا را به ولیعهدی برگزید. آتوسا سه پسر دیگر از داریوش داشت که همگی آن ها در راس کارهای مهم سپاهی اداری قرار داشتند.
لشکرکشی داریوش به یونان به گفته هرودوت با تشویق این بانو بود ولی در دوره پادشاهی پسرش خشایارشا وی را از رفتن به جنگ یونان منع می کند و این موضوع در نمایشنامه ایرانیان که توسط اشیل (ایسخیلوس) نوشته شده آمده است که از زبان آتوسا مادر خشایارشا می نویسد:
«چون به راستی بدانند، اگر فرزندم پیروز شود،
خدایگانی بی همتا می شود،
اگر ناکام شود، بدهکار کشور نیست،
چنانچه جان به در برد، باز خداوند کشور باقی خواهد ماند!»
در تاریخ نامه ها آمده است که خشایارشا همه جا به شخصیت قوی مادر خود افتخار می کرد و نامش آن چنان با نام مادرش آمیخته بود که گاه او را فقط پسر آتوسا می خواندند و سرانجام پس از مرگ این بزرگ بانو، یکبار دیگر تاثیر او بر تاریخ ایران آشکار شد، چرا که در نبود او خشایارشا، آخرین پیوند خود را با خط فکری پدر از دست داد و راه خودکامگی و تک سالاری را در پیش گرفت.
منابع
۱- بیانی، شیرین، آتوسا ملکه هخامنشی، دائره المعارف زن ایرانی، بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی، ۱۳۸۲.
۲- رجبی، پرویز، هزاره های گمشده، جلد ۳۳)، نشر توس ۱۳۸۱.
۳- فرخزاد، پوران، دانشنامه زنان فرهنگ ساز ایران و جهان، ج ۱۱)، نشر زریاب، ۱۳۷۸.
i کارشناس ارشد تحقیقات پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.