«زبان زنان» سومین روزنامه زنانه

با شکل گیری انقلاب مشروطه، جامعه ایران دچار تحولات فرهنگی و سیاسی شد که مطبوعات کشور آینه این تحولات بودند.

در پی آگاهی و روشنگری اقشار مختلف مردم و حمایت مطبوعات از حقوق زنان،زمینه های فعالیت اجتماعی آنها فراهم آمد که تاسیس مدارس دخترانه و انجمن های سری دستاورد این فعالیت ها بود. از جمله نشریاتی که به دفاع از زنان و حقوق آنها پرداختند، روزنامه حبل المتین و ندای وطن بود. به دنبال این روزنامه ها از سال ۱۲۸۹ تا ۱۲۹۹ ش. سه نشریه تخصصی زنان به نام های دانش، شکوفه و زبان زنان منتشر شد.

نشریه زبان زنان در سال ۱۳۳۷ق. ‎/ ۱۲۹۸ش. در اواخر عصر احمدشاه قاجار سومین نشریه زنان بود که در ایران منتشر شد. صاحب امتیاز و ناشر آن صدیقه دولت آبادی خواهر حاجی میرزاعلی محمد دولت آبادی بود که به سال ۱۲۷۶ ش. در اصفهان متولد شد. تحصیلات خود را در خانه پدری تا کلاس دهم دارالفنون تحت نظر معلمی خصوصی انجام داد. در ۱۶ سالگی به دستور پدر با دکتر اعتضاد، مردی که به مراتب مسن تر از او بود، ازدواج کرد. در بحبوحه جنگ بین الملل اول و پس از انقلاب مشروطه در دوران سلطنت احمدشاه، فعالیت های سیاسی و اجتماعی خود را آغاز نمود و انجمن خواتین اصفهان را تاسیس کرد. پس از آن با کمک مهرتاج رخشان، مدرسه دخترانه ای را در اصفهان به نام «ام المدارس» دایر کرد. در ادامه فعالیت های خود به انتشار روزنامه زبان زنان مبادرت نمود که سه سال پس از تعطیلی روزنامه شکوفه، در اصفهان منتشر کرد.

روزنامه زبان زنان نخستین روزنامه ای بود که به نام زنان و خارج از تهران منتشر شد. این روزنامه علاوه بر موضوعات مربوط به زنان، دختران و آموزش آنها، به مسائل سیاسی نیز می پرداخت و موضوع آزادی و استبداد را به طور شفاف مطرح می کرد. اگرچه سیاستمداران وقت از جمله ممتازالدوله وزیر معارف وقت با تذکر و هشدار، امتیازنامه آن را امضا کرده بودند، اما صدیقه دولت آبادی به مناقشه قلمی با مردان می پرداخت و آزادی زنان را در عرصه های اجتماعی مورد بحث قرار می داد. روزنامه زبان زنان نه تنها رخدادها و تحولات سیاسی کشور را به طور جدی پیگیری می کرد، بلکه با نقد و بررسی عملکرد دولت های موقت، می کوشید مواضع سیاسی زنان تجددطلب و آزاداندیش را بیان کند و راه را برای مشارکت زنان در عرصه سیاسی هموار نماید. در جریان قرارداد ۱۹۱۹ م. روزنامه زبان زنان به افشاگری علیه نمایندگان سیاسی دولت انگلیس در ایران و طرفداران آنها پرداخت و با درج مقاله ای در شماره ۵۵ با عنوان «مجلس عالی بادگیر»، جلسه ۱۲ آذرماه ۱۲۹۹ش. مجلس شورای ملی را که با حضور احمدشاه و بیست نفر از رجال، وزرا، نمایندگان مجلس چهارم و علما بود، مورد نقد و ارزیابی قرار داد. در این مقاله بر انتخاب آزاد نمایندگان توسط مردم تاکید شده و بیان می کند: «نه همین که در عمارت بهارستان هر کسی به نام اعضای آن جمع شد می تواند که از طرف اهالی مملکت در سرنوشت کشور و ملت دخالت نماید.» در ضمن از فعالیت های ماموران انگلیسی در ایران برای تسلط بر نیروهای قزاق ابراز نگرانی کرده و چنین می گوید: «حالا که دیپلمات های بریتانیای بزرگ فهمیدند که نمی توانند قرارداد سرپرستی کاکس و وثوق الدوله را به جایی برسانند، قزاق و گارد را می خواهند. به دنبال انتشار این مقاله بود که سپهدار تنکابنی رئیس الوزرای وقت، دستور توقیف روزنامه را صادر کرد و در تلگراف ۱۵ دی ماه ۱۲۹۹ ش. به حاکم اصفهان نوشت: «روزنامه زبان زنان بدون اجازه وزارت داخله و معارف، جدیدا در اصفهان عرض اندام کرده است و برخلاف سیاست دولت درافشانی می کند. البته توقیف کرده اطلاع دهید.»

توقیف روزنامه زبان زنان تا اواخر سال ۱۳۰۰ ش. ادامه یافت. سرانجام وزارت معارف به شرط خودداری روزنامه از پرداختن به مسائل سیاسی با رفع توقیف آن موافقت کرد و صورت طبع آن هم از حروف سربی مطبعه حبل المتین اصفهان به خط نستعلیق ملک الخطاطین و چاپ سنگی تبدیل شد.

از ویژگی های محتوایی روزنامه زبان زنان می توان به ساده نویسی و استفاده از کلمات اصیل ادبیات فارسی در صفحات روزنامه اشاره کرد. برای نمونه در توضیح اینکه «خانم» کلمه ای فارسی نیست و این لقب از زمان حکومت مغول ها به کار رفته است می نویسد: «بیگم» نیز مانند «خانم» از مغول ها مانده است و فارسی این لقب «بانو» است.

در سال اول، روزنامه زبان زنان دو نوبت در ماه و در چهار صفحه به قطع وزیری چاپ و توزیع شد.

مندرجات روزنامه شامل مقاله هایی راجع به زنان از جمله «زنان و علوم» و «زن بیچاره نیست» بود.

در سال دوم روزنامه یک نوبت در هفته و روزهای شنبه چاپ شد تا شماره ۴۱ سال دوم که «نمره پیاپی» آن ۵۷ است، منتشر گردید. این شماره آخرین نسخه روزنامه زبان زنان بود که در تاریخ ۲۱ ربیع الثانی ۱۳۳۹ ق. مطابق ۱۱ جدی (دی) ۱۲۹۹ ش. انتشار یافت. پس از آن برای همیشه تعطیل شد و به جای آن مجله زبان زنان از فروردین ماه ۱۳۰۱ ش. به صورت ماهنامه در تهران منتشر شد که انتشار آن تا پایان همان سال دوام داشت. علت امر این بود که از سوی وزارت معارف، محدودیت هایی ایجاد شد و صدیقه دولت آبادی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت.

نویسنده :فائزه توکلی

درباره modir

پیشنهاد ما به شما

مروری بر وضع اشتغال زنان ایران تا عصر مشروطه

مروری بر وضع اشتغال زنان ایران تا عصر مشروطه  فائزه توکلی اشتغال یکی از فاکتورهای …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Call Now Button