تعزیه و مراسم مذهبی در جامعه ایرانی از جایگاه خاصی برخوردار است. تعزیه که نوعی نمایش مذهبی با آداب و رسوم و سنت هایی خاص است نمادی از فرهنگ ایرانی-اسلامی است که شکل گیری آیینی آن سیر تکاملی تدریجی را در تاریخ ایران بعد از اسلام طی کرده است.
در دوره سلسله قاجار، تعزیه خوانی هم از نظر محتوا و هم از نظر کیفیت و هم از نظر نحوه برگزاری و محل آن، به اوج تکامل رسید. چنان که به روایت گوبینو در آغاز سلطنت ناصرالدین شاه بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ محل جداگانه برای برگزاری تعزیه اعم از تکیه و حسینیه و میدان وجود داشته و هر کدام ۲۰۰، ۳۰۰ نفر را جای داده و خیل تماشاگران تعزیه به چندین هزار نفر می رسید. (سال های ۱۲۷۴ تا ۱۲۸۰ قمری)
از میان تکیه های متعدد و پراکنده در سطح شهر تهران، «تکیه دولت» در تعزیه و تعزیه خوانی نقش و اهمیت زیادی داشت. در سال ۱۲۴۸ حتی به دستور ناصرالدین شاه و با همفکری دوستعلی خان معیرالممالک عظیم ترین تماشاخصنه همه اعصار تاریخ ایران یعنی تکیه دولت در زاویه جنوب غربی کاخ گلستان با گنجایش ۲۰ هزار نفر و صرف مبلغی معادل ۱۵۰ هزار تومان ساخته شد.
در مورد محل ساختمان روایات مختلف است که کتاب روضه الصفا اثر رضاقلی خان هدایت ذکر شده که… «تکیه دولت متعلق به منزل جناب جلالتماب اتابک اعظم امیر نظام که آن را ۵۲ ذرع طول و ۳۲ ذرع عرض و مشتمل است بر حجرات تحتانی و فوقانی بر ستون بلند عماد آن ضمیمه است.»
به روایت دیگر، ساختمان عظیم تکیه دولت که بعضی از جهانگردان و نویسندگان مغرب زمین آن را شبیه و از حیث عظمت نظیر آمفی تئاتر ورونا (VERONA) دانسته اند و ضلع شرقی کاخ گلستان و در مجاورت شمس العماره قرار داشت و بنای سه طبقه گردی بود محیط بر محوطه وسیعی که قطر تقریبی آن را ۶۰ متر و ارتفاعش را در حدود ۲۴ متر و مساحتش را ۸۲۴ر۲ متر مربع ذکر کرده اند. داربستی از الوارتیرهای چوبی که با میله ها و تسمه های آهنی در هم قفل و بست شده بود روی دیواره های بنا تعبیه کرده بودند که استخوان بندی سقفی را به شکل گنبد در روی صحن بنا تشکیل می داد و در مواقع لزوم چادر یا پوشه ای روی آن می کشیدند که مردم را از تابش آفتاب و باران محفوظ بدارند.
علت ساختن تکیه دولت این بود که ناصرالدین شاه در مسافرت فرنگ تماشاخصنه های اروپایی را دیده و خوشش آمده بود و برای نضج نمایش در ایران دستور داد که با استفاده از معماری «آلبرت هال» لندن که تئاتر بزرگ سلطنتی انگلستان بود محلی ساخته شود تا نمایش های بزرگ در آن برگزار شود این کار با کمک مهندسان انگلیسی صورت گرفت ولی هنوز ساختمان آن تمام نشده بود که موجی از مخالفت برای اجرای نمایش در آن برخاست و ناصرالدین شاه آن را به تعزیه خوانی اختصاص داد. پیش از آن که ناصرالدین شاه به اروپا برود، تعزیه خوانی در قصر شاهی و در زیر چادر انجام می گرفت. ولی بعد از مراجعت او از اروپا در گوشه کاخ تکیه را بنا کرد. خانم کار لاسرنا یکی از سفرنامه نویسان درباره بنای تکیه دولت چنین نوشته است: «در مرکز تکیه سکوی مدوری هست که از زمین به قدر سه پا ارتفاع دارد و دو پله در آن به کار می خورد، در یک طرف بنا، وصل به دیوار، منبری هست از مرمر سفید، واعظ روی پله بلند آن ایستاده و یا نشسته وعظ می کند و در عقب پله آخر، تاج مانند قرارداده اند، چون واعظ به هیجان می آید روی پله های این منبر حرکت می کند، نیز واعظ به ملاحظه شان در رتبه خود جایی در آن منبر اختیار می کند. همچنین وی می نویسد در مقابل معماری تکیه، تماشای جمعیت عظیمی از زنان که سرتاسر روی زمین چهار زانو نشسته بودند، بسیار دیدنی بود. چنان که تمام دایره تکیه- به استثنای راه تنگی که برای بالارفتن بر روی سکوی میان باقی گذارده بودند.- پر از جمعیت زنان بود که با چادر و روبندهایی که به واسطه قلاب در عقب سر بسته بودند بسیار تماشایی بود زیرا چهار هزار سر سفید و چادر دیده می شد بدون این که صورت یک نفر زن دیده شود. همه این زنان نیز به گونه ای نشسته بودند که به واسطه سراشیبی زمین، آن هایی که در عقب نشسته بودند از بالای سر آن هایی که در جلو نشسته اند، مجلس تعزیه می دیدند. او در ادامه می نویسد: گاهگاهی زنان قبل از شروع تعزیه هیاهو می کردند و نزاع و زد و خورد نیز پیش می آمد و رو بند از سر هم می کشیدند.
در این مورد عبدالله مستوفی نیز می نویسد: «از صبح تا ظهر جز قال و قیل زن ها که گاهی هم بر سر جای نشستن به هم تعدی می کردند و سروصدای بزرگ تر راه می انداختند و به حکمیت و گاهی قشر فراش ها سروصدای آن ها خاموش می شد خبری نبود. بعدازظهر سرروضه خوان ها باز می شد تمام روضه خوان های شهر یکی بعد از دیگری آمده از پله های منبر مرمری بالارفته چند کلمه ای روضه می خواندند.» از معروف ترین روضه خوان های آن دوره به سید ابوطالب شیرازی اشاره می کند که پس از او زنان چون می دانستند که آخرین روضه است و تعزیه به میان خواهد آمد، آرام گرفته و انتظار می کشیدند. مستوفی درباره مراسم تکیه می نویسد: «بلافاصله از سمت یکی از مدخل ها نوای موزیک نظامی بلند شد. شکرالله خان موزیکانچی باشی در جلو و دسته کامل العیار موزیک سلطنتی از دنبال وارد شدند… این دسته نیم دوری به دور تخت وسط که محل نمایش تعزیه بود زده در جای خود قرار گرفته و ساکت شدند. بلافاصله از همان مدخل، دسته نقاره چی با کرنا و دهل و طبل وارد شده نیم دوری زدند و در جای مخصوص خود قرار گرفتند. بعد چندین دسته سینه زن با علم و نوحه خوان آمده دوری زدند و روبه روی طاقنمای شاه توقفی کرده سینه ای زده و از در خارج شدند… آخر هم دسته فراش ها آمدند، فراش های شاهی هزار نفری می شدند، دوری زدند و خارج گشتند. بعد از سینه زن ها نوبت زنبورکچی ها که هر یک بر یک شتر سوار بوده و زنبورک او به طور مورب در جلویش نصب بود رسید. در هنگامی که این تجملات سلطنتی می گذشت دسته موزیک نظامی مشغول نواختن مارش های مختلف بود. بعد از اندکی سکوت و سکون بالاخره تعزیه خوان ها وارد مجلس شدند. «معین البکاء» با ریش پهن خرمایی که تمام سینه او را پوشاند و لباده مشکی و عصای چوب آلبالو سروته نقره و «ناظم البکاء» پسرش که او نیز جز ریش همه چیزش مثل پدر بود در جلو و دنبال او ۳۰، ۴۰ نفر شبیه پسر بچه و دختر بچه و دنبال آن ها سینه زن ها و مردمانی که در تعزیه نقش داشتند همه با لباس نقش خود در صفوف چهار نفری در حالی که نوحه می خواندند وارد شدند…
این ها دور تا دور تخت زده و از پله های وسط که روبه روی غرفه شاه بود بالارفتند و به امر و اشاره معین البکاء هر یک در ناحیه ای از این تخت بزرگ بر صندلی های مطلاکه قبلا یعنی از صبح به مناسبت تعزیه این گوشه و آن گوشه گذاشته شده بود قرار گرفتند. بچه ها هم در ناحیه ای روی زمین می نشستند تا تعزیه شروع شود.»
زنان تعزیه خوان
در دوره قاجاریه تعزیه خوانی چنان رونقی یافت که در میان زنان به وسیله زنان نیز باب شد و زنان تعزیه خوان برای زنان بزرگان در منازل تعزیه می خواندند.
لازم به ذکر است که پادشاهان قاجار برای سرگرمی بازیگرخانه های خصوصی داشتند. فتحعلی شاه دو بازیگر خانه زنانه و مردانه دایر کرده بود و جمعی بازیگر از زن و مرد جزو ملازمان درباری بودند و از دولت حقوق می گرفتند.
i کارشناس ارشد پژوهشگاه علوم انسانی و مرکز مطالعات فرهنگی