مروری بر وضع اشتغال زنان ایران تا عصر مشروطه
اشتغال یکی از فاکتورهای اساسی در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع به شمار می رود. اگرچه بحث اشتغال فراگیر است و شامل مردان و زنان هر دو می شود اما به لحاظ تاریخی بررسی جایگاه شغلی زنان در جهت تاریخ نگاری زنان از اهمیت خاصی برخوردار است.
بررسی جایگاه تاریخی شغلی زنان در ایران در چهار مقطع قابل بازنگری و بررسی است.
در مقطع اول در اجتماعات ابتدایی زنان در حوزه های خانه داری و کشاورزی مشغول به کار بودند و مردان وظیفه دفاع و نبرد با دشمنان را داشتند. کار کردن زن در مزرعه موجب شد تا در کشاورزی مهارت و تخصص پیدا کند و با کشف و جمع آوری دانه ها و کاشت آن ها محصولات را تولید کند و سپس با رام کردن حیوانات علاوه بر استفاده غذایی، از آن ها به عنوان نیروی کار نیز استفاده کند.
ویل دورانت در این زمینه می نویسد: «در اجتماعات ابتدایی قسمت اعظم ترقیات اقتصادی به دست زنان اتفاق افتاده است نه به دست مردان، در آن هنگام که مردان به شکار اشتغال داشتند، زن در اطراف خیمه زراعت را ترقی می داده و هزاران هنر خانگی را ایجاد می کرد، که هر یک روزی پایه صنایع بسیار مهمی شده است. صنایع نساجی و کوزه گری و سبدبافی و درودگری و خانه سازی از جمله این صنایع است. در حفاری های تپه سیلک در کاشان، دقت نظر زنان و تخصص های آنان در این زمینه ها کاملا مشهود است. در عصر نوسنگی، زن حتی به مقام ارباب انواع نیز می رسید.
در فلات ایران، اغلب مجسمه های پیدا شده مانند ملکه ناپیراسو، نمونه ای از پرستش زنان به عنوان الهه های باروری است.
با ورود آریایی ها به فلات ایران و بروز جدال های فرهنگی، زن ایرانی از لحاظ اجتماعی و سیاسی در موقعیت و منزلت جدیدی قرار گرفت. در جامعه طبقاتی ساسانی، کار و مشاغل زنان متناسب با طبقه ای بود که در آن تولد یافته بودند. زنان به فراخور طبقه خود به کار ریسندگی، کشت و زرع در مزارع و یا صنعت اشتغال داشتند. به پاره ای از فعالیت های زنانه مانند دایگی و کمک به زائو مزد تعلق می گرفته است. ظاهرا زنان در قضا و دادگستری به شرط داشتن تحصیلات حقوقی صاحب مقام می شدند. همچنین بنا بر شرط ضمن عقد، زن می توانسته است در درآمد شوهر نیز سهیم شود. در مقطع دوم و پس از ظهور دین اسلام، قرآن با دید مساوات انسان ها درباره زن و مرد شرایط حقوقی برتری طلبانه ای را مطرح نکرده است حتی خلقت و آفرینش زن و مرد را یکسان شمرده است. (سوره اعراف، آیه ۱۸۹) هو الذی خلقکم من نفس واحده… یعنی او خدایی است که شما را از یک تن آفرید… همچنین در قرآن به آیه هایی برمی خوریم که نشان می دهد در دین اسلام زنان مانند مردان از استقلال مالی برخوردارند. (سوره نساء، آیه ۳۲) در صدر اسلام زنان بسیاری در شئون زندگی اجتماعی و سیاسی شایستگی و از خودگذشتگی بسیاری نشان داده اند، به عنوان مثال می توان از حضرت خدیجه (س) نام برد که هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی کمک زیادی به پیامبر اسلام (ص) کرد. تامین آزادی و آزادگی برای زنان از دستاوردهای مهم اسلام بود. به لحاظ شغلی با گسترش زندگی شهری در قرون اولیه دوره اسلامی، فعالیت زنان محدود به امور خانه و خانه داری بود. با وجود تشویق و ترغیب دین اسلام به دانش اندوزی و سوادآموزی، عملا این امر در مورد زنان رواج نیافت. فقط تعداد محدودی از خانواده ها از معلم های سرخانه (ملاباجی) استفاده می کردند و بنابراین محدودیت های تحصیلی در جهت تشدید محرومیت آن ها از فعالیت های اجتماعی مؤثر بود. در امور سیاست، زنان یکی از اهرم های قدرت به شمار می رفتند. ازدواج های شبکه ای قدرت یکی از عوامل مؤثر دخالت زنان در سیاست بود که زنان برجسته ایرانی چون سیده ملکه خاتون همسر رکن الدوله دیلمی، اولین زن حکمران مسلمان ایرانی، گوهرشاد خاتون همسر شاهرخ تیموری، ترکان خاتون همسر ملکشاه سلجوقی و پری خان خانم دختر شاه طهماسب صفوی را می توان نام برد. در مجموع در دوره بعد از اسلام تا نیمه قرن دوازدهم کل جامعه (شهری، روستایی و ایلی) زن صرفا در زمینه خانواده نقش اول را پیدا می کند و فعالیت هایش محدود به کارهای خانه و حتی نقش او در خارج از خانه در واقع ادامه نقش او در داخل خانه بوده است.
در مقطع سوم از قرن دوازدهم تا قرن چهاردهم هجری شمسی، موقعیت اجتماعی، اقتصادی زنان که مصادف با سلطنت قاجارها در ایران است، برحسب عرف و عادت و سنن محلی متفاوت بود و به دلیل شرایط عقب ماندگی ایران به نسبت تمدن صنعتی غرب موقعیت زنان در حد انجام کارهای خانگی و کارهای کشاورزی و نساجی بود و زنان در خارج از خانه مسوولیتی نداشتند. آشنایی ایرانیان با پیشرفت های اروپاییان و تشکیل واحدهای اقتصادی جدیدی مانند کارخانه و شرکت و بانک به وجود آمد و سرمایه گذاری های داخلی و خارجی توسعه یافت. با مسافرت اروپاییان به ایران و گسترش تعلیم و تربیت مدرن، شاهد تشکیل مدارس دختران و پسران و به ویژه آموزش رسمی دختران هستیم. در راستای آموزش دختران و زنان در داخل کشور، تماس ایرانیان با اروپاییان در جهت روشنگری های مردان و زنان و تغییر بینش و تفکرات آنان، زمینه برای رشد و فعالیت زنان در سطوح مختلف اجتماعی فراهم شد. در این دوران اشتغال زنان در کارخانه ها که نمونه آن کارخانه ابریشم بافی رشت بود، تمام ۱۵۰ نفر کارگر آن را زنان تشکیل می دادند و همچنین در صنایع نساجی و به ویژه در قالیبافی زنان بخش اعظم نیروی کار را تشکیل می دادند. در شیلات شمال متعلق به لیانازوف ۳۰۰ نفر کارگر زن اشتغال به کار داشتند. به لحاظ میزان دستمزد وضعیت زنان و مردان در این مرکز متفاوت بود. به عنوان مثال دستمزد کارگران بافنده حدود ۳۰ شاهی بود در حالی که دستمزد کارگران زن هفت و نیم شاهی و دستمزد کودکان پنج شاهی بود.
در این دوران زنان، در عرصه سیاست نیز فعال بودند و لازم به ذکر است که برخی زنان درباری در این عرصه ماهانه بین ۱۰۰ تا ۷۵۰ تومان دریافت می کردند. البته این مبالغ باعث نفوذ زنان بر شاهان قاجاری و قدرت سیاسی آنان بود که به عنوان نمونه می توان به مهدعلیای اول مادر فتحعلیشاه اشاره کرد که حتی از شورش های نظامی ممانعت به عمل آورد و پایتخت را تا ورود پسرش حفظ کرد و همچنین از دختران فتحعلیشاه خازن الدوله حافظ جواهرات سلطنتی، انیس الدوله حافظ مکاتبات مهم شاه و ضیاءالسلطنه مشاور شاه و مهدعلیای دوم مادر ناصرالدین شاه زن بانفوذ این دوره می توان نام برد.
زنان ایالات و روستاها متاثر از توسعه سرمایه داری و وارد شدن ایران بر بازار جهانی و پیدایش تقاضاهای زیاد برای تولیدات کشاورزی و صنایع دستی به خصوص گلیم، در جهت تولید مواد اولیه و کالاهای اینچنینی نقش روزافزونی در تولید پیدا کردند و زن ایل که هدایت کننده اقتصاد شبانی بود در جریان تولیدات کشورش نیز گام نهاد. زنان شهری در این دوره گام های اولیه را در جریان آموزش در حد مکتبخانه ها و زنان مرفه در جریان مدارس تازه تاسیس برداشتند.
در مقطع چهارم قرن چهاردهم هجری شمسی با تحولاتی که به دنبال انقلاب مشروطه در حوزه های مختلف اجتماعی، سیاسی ایران به وجود آمد، زنان نیز به فراخور این تحولات با تاسیس مدارس دخترانه گوناگون و تاسیس اولین دارالمعلمات، در عرصه آموزش و پرورش و مدیریت مدارس دخترانه همچون «ناموس»، «عتیقه» و «ترقی» در تهران و شیراز و اصفهان به شغل معلمی و مدیریت مدارس جدید پرداختند. همچنین در این دوران فعالیت زنان در عرصه روزنامه نگاری و نویسندگی در چارچوب مجلات زنان آغاز شد.
در دوره رضاشاه با گسترش تحصیلات عمومی برای دختران و بازگشایی روزافزون دبیرستان ها راه برای ورود زنان به دانشگاه جدیدالتاسیس تهران و کسب مدارج علمی فراهم شد و زنان پس از آن توانستند در دستگاه دیوانسالاری ایران مشاغل متعددی را عهده دار شوند.
منابع:
۱-بهنام، جمشید. ساخت های خانواده و خویشاوندی در ایران، انتشارات خوارزمی، تهران ۱۳۵۶.
۲-تکمیل همایون، ناصر، «بررسی موقع و منزلت زن در تاریخ ایران» فرهنگ و زندگی ۱۹۹و ۲۰)، پاییز و زمستان ۱۳۵۴.
۳-دورانت، ویل، تاریخ تمدن، «شرق زمین گاهواره تمدن» ج۱، ترجمه احمد آرام، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۷۲.
۴-دفتر پژوهش های فرهنگی وابسته به مرکز فرهنگی، سینمایی، حیات اجتماعی زن در تاریخ ایران، انتشارات امیرکبیر تهران ۱۳۶۹.
۵-مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرات، قم، ۱۳۵۷.
۶-یف، عبدالله، «کارگران ایران در اواخر قاجاریه» ترجمه مارنیا کاظم زاده، انتشارات آگاه تهران، ۱۳۶۰